مقاله خواندنی شرایط و ویژگیهای آخرالزمان
- يكشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۳، ۰۴:۱۱ ب.ظ
بنابر آنچه در مجموعه رهنمودهای پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار وارد شده است، در دوره غیبت به دلیل عدم دسترسی مردم به امام (عج) و غرق شدن در زرق و برق دنیا و همین طور دور شدن از فضائل اخلاقی و انسانی و بی توجهی به احکام و ارزش های الهی، انسان ها با انواع مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اعتقادی روبرو می شوند.
متن کامل در ادامه مطلب
از این پیشامدهای تلخ که سعادت افراد بشر را تهدید خواهد کرد با تعبیرات مختلف یاد شده است تا شاید مردم از طریق تامل در آثار زیانبار این امور، از پدید آمدن این وقایع جلوگیری به عمل آورند. در این باره امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: در این زمان بی توجهی به احکام و ارزش های الهی به اندازه ای رواج پیدا خواهد کرد که مردم کسی را که امر به معروف می کند آدم پست و ذلیل به حساب می آورند. در مقابل، کسی را که به انواع گناهان و آلودگی ها مرتکب می گردد ستایش خواهند کرد.1
در جای دیگر تصریح دارند که در این دوره مردم فقیر خوار و زبون و انسان های مؤمن ضعیف و حقیر و اندیشمندان و افراد با فضیلت پست و بی مقدار شناخته می شوند. در مقابل، شخص فاسق محترم به حساب آمده و ستمگر و ظالم مورد تعظیم و احترام قرار می گیرد. حق ضعیف در بینشان پایمال شده و انسان های قوی از نظر مال و امکانات زمام امور را به دست می گیرند.2
امام صادق علیه السلام هم در این باره چنین می فرمایند:
در این زمان انسان های فاسق توانمند و پسندیده محسوب شده... راه های خیر خالی از رهرو شده و راه های ناشایست پر از رهرو می گردد. مردم این زمان ثروتمندان را از انسان های با ایمان گرامی تر می دانند... انواع گناهان نظیر رباخواری و قمار و... رواج می یابد و کسی از آن ها جلوگیری به عمل نمی آورد. افراد پست و لاابالی انسان های با فضیلت و بزرگوار را تحقیر می کنند. هرج و مرج عمومیت پیدا کرده اغلب مردم به جای حق3
تابع قدرت می شوند... ترک احکام الهی شیوع یافته حکم های باطل و برخلاف حکم خدا رواج پیدا می کند... لازم به تذکر است که این بی توجهی به احکام و ارزش های دینی فقط در مورد تعالیم اسلام نخواهد بود بلکه در نتیجه هواپرستی مردم از آموزه های همه ادیان رویگردان خواهند شد. امام صادق علیه السلام در این باره تصریح دارند که: در آن زمان می بینی که پیروان همه ادیان تحقیر می شوند و حتی هر کس که یک فرد دیندار را دوست داشته باشد. مردم ارتباط با او را تحریم می کنند و از خود می رانند. 4
اما این را بدان که در ایام آخر، زمان های سخت پدید خواهد آمد، زیرا که مردمان خودپرست خواهند بود و طماع و لاف زن و متکبر و بدگو و نامطیع والدین و ناسپاس و ناپاک و بی الفت و کینه توز و غیبت گر و ناپرهیز و بی مروت و متنفر از نیکی و خیانت کار و تند مزاج و مغرور که عشرت و عیاشی را بیش تر از خدا دوست می دارند. گاهی به ظاهر صورت دینداران را دارند ولی در واقع منکر آنند
توضیحاتی که در کتاب های سایر ادیان نیز در این باره ذکر شده است جالب به نظر می رسد. به عنوان مثال در آیاتی از انجیل آمده است:
اما این را بدان که در ایام آخر، زمان های سخت پدید خواهد آمد، زیرا که مردمان خودپرست خواهند بود و طماع و لاف زن و متکبر و بدگو و نامطیع والدین و ناسپاس و ناپاک و بی الفت و کینه توز و غیبت گر و ناپرهیز و بی مروت و متنفر از نیکی و خیانت کار و تند مزاج و مغرور که عشرت و عیاشی را بیش تر از خدا دوست می دارند. گاهی به ظاهر صورت دینداران را دارند ولی در واقع منکر آنند. 5
بدیهی است زمانی که جامعه ای این ویژگی های اخلاقی و فرهنگی را پیدا کرد، با انواع مشکلات و گرفتارهای فردی و اجتماعی روبرو خواهد شد. از جمله این گرفتاری ها جنگ های خانمان سوز و پیدایش سلطه های استکباری و رواج ظلم و ستم در سرتاسر جهان، و شیوع انواع امراض و آلودگی های بهداشتی و وقوع زلزله و سیل های ویران گر و قحطی ها و...
لازم به ذکر است که علی رغم این پیشامدها، که ناشی از عملکردهای غلط افراد جوامع است، این گونه نیست که به طور کلی زمین از افراد باتقوا و شایسته خالی شود، بلکه عده ای انسان های بسیار بزرگواری هم خواهند بود که در آن شرایط بسیار سخت از طریق رعایت احکام الهی به مراتب والای اخلاق و تقوا دست خواهند یافت و حتی حکومت و یا حکومت هایی را در آخرالزمان ایجاد خواهند کرد که خود زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) خواهند بود.
افراد شایسته ای در سایه چنین حکومت هایی تربیت می شوند که یاران حضرت از میان آن ها برگزیده خواهند شد. امام صادق علیه السلام از چنین افرادی با این عبارات یاد می کنند: اهل زمان غیبت او که قائل به امامت او (مهدی عج) و منتظر ظهور او باشند، برتر از مردمان هر زمان دیگر می باشند. ... غیبت امام در پیش آنان چون حضور شده است. خداوند اهل آن زمان را همانند مجاهدانی قرار داده که در محضر رسول اکرم صلی الله علیه وآله شمشیر بزنند. آنان مخلصان حقیقی و شیعیان واقعی و دعوت کنندگان به دین خدا در آشکار و نهان می باشند.6
..................................................
1. بحارالانوار، ج 52، ص 256
2. الزام الناصب، ص 195
3. بحارالانوار، ج 52، ص 193
4. بشارة الاسلام، ص 132
5. رساله دوم پولس رسول به تیموتاوس، باب سوم، بندهای 1- 5
6. بحارالانوار، ج 52، ص
ویژگی مردان و زنان آخرالزمان
ظهور مهدی موعود(عج)، برانگیخته شدن آخرین نور هدایت و ذخیره الهی برای هدفی بسیار بزرگ و به پایان رساندن راه نیمه تمام پیامبران و اولیای خداوند است.
بیشتر روایاتی که از آن عصرِ روشنایی، سخن به میان آورده، از زندگی و جهان پیش از آن، به عنوان تاریکترین دوران زندگی بشر و ستمبارترین مرحله حیات وی یاد کرده است.
دورانی که میرود تا یأس و ناامیدی حاکم بر بخشهای قابل توجه آن، آخرین رشتههای پیوند انسانها را از پروردگار یگانه بگسلد و آنها را در گردابهای هلاکت نابود سازد.
روایاتِ مربوط به ظهور و قیام جهانی، از برپایی «عدل و قسط» در آن دوران خبر داده، وضع جهان در آستانه ظهور را آکنده از ستم و بیعدالتی دانستهاند.
برخی روایات به دیگر جنبههای زندگی و وضع عمومی جهان نیز اشاره کردهاند که در یک بررسی میتوان تحولات جهان را در دو محور انسانی و طبیعی، قابل بررسی دانست.
به همین مناسبت گفتوگوی مشروحی با حجتالاسلام والمسلمین خدامراد سلیمیان، استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی درباره وضع انسانها و جهان در آستانه ظهور انجام دادهایم که متن آن از نظر میگذرد.
بیشتر زنان و مردان آخرالزمان منحرف میشوند
* به عنوان اولین سؤال بفرمایید زندگی انسانها و حال زنان و مردان در آستانه ظهور چگونه خواهد بود؟
روایاتی که این زندگی را در پایان دوران و آستانه ظهور و قیام جهان مهدی موعود(عج) پیشگویی کرده، در دو بخش دگرگونی در زندگی فردی و اجتماعی قابل بررسی است.
شاخصترین نمود تحوّل در زندگی فردی را میتوان در چگونگی دینداری، ناامیدی و سرخوردگی انسانها دانست.
آزمایشهای خداوند متعال برای زنان و مردان یکسان است؛ ولی پارهای از روایات، به ویژه درباره زندگی فردی مردان نقل شده است؛ آن گونه که در برخی روایتها سخن از زندگی فردی زنان به میان آمده است.
امام صادق(ع) در اینباره میفرماید: «… و َرَأَیتَ الرَّجُلَ اِذَا مَرَّ بِهِ یَوْمٌ وَلَمْ یَکْسِبْ فِیهِ الذَّنبَ العَظِیمَ مِنْ فُجُورٍ اَوْ بَخْسِ مِکْیالٍ اَوْ مِیزانٍ اَوْ غِشیَانِ حَرامٍ اَوْ شُرْبِ مُسْکِرٍ کَئیباً حَزِیناً… »
یعنی مرد را میبینی هنگامی که یک روز بر او گذشته و گناه بزرگی انجام نداده است از قبیل فحشا، کمفروشی، کلاهبرداری و یا نوشیدن مستکنندها، غمگین و اندوهگین میشود.
امیر مؤمنان علی(ع) میفرماید: «یَظْهَرُ فِی آخِرِالزَّمانِ وَاقتِرَابِ السَّاعَةِ وَهُوَ شَرُّ الاَزمِنَةِ نِسْوَةٌ کَاشِفاتٌ عَارِیاتٌ مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدِّینِ دَاخِلاتٌ فِی الفِتَنِ مَائِلاتٌ اِلَی الشَّهَواتِ مُسرِعاتٌ اِلَی اللَّذَّاتِ مُستَحِلّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِی جَهَنَّمَ خَالِداتٌ»
یعنی در آخِرُالزّمان و نزدیک شدن رستاخیز که بدترین زمانها است، زنانی آشکار میشوند که برهنه و لخت هستند؛ زینتهای خود را آشکار میسازند، به فتنهها داخل میشوند و به سوی خواستههای نفسانی و شهوتها میگرایند. به لذتها میشتابند، حرامهای الهی را حلال میشمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود.
از ویژگیهای یادشده هر چند در همه دورههای زندگی انسانها بوده است؛ به نظر میرسد در پایان دوران به اوج و نهایت خود میرسد؛ از این رو مورد تأکید روایات قرار گرفته است.
زندگی در دوران غیبت، با سختیهای فراوانی همراه است
* آیا زندگی اجتماعی مردم نیز تغییر خواهد کرد؟
بله زندگی در دوران غیبت حجت الهی، با سختیهای فراوانی همراه است؛ بویژه آنکه تلاش شیطانهای انساننما در این دوران به اوج خود میرسد و هر چه به روزگار ظهور آن حجت الهی نزدیکتر میشویم، بر شدّت این وضعیت افزوده میشود.
پیش از ظهور مردان به زنان و زنان به مردان تشبّه میکنند
* پیش از ظهور جامعه از لحاظ فرهنگی چگونه خواهد بود؟
پیش از ظهور امام زمان(عج) جوّ حاکم بر جهان، جوّ ستم، گناه و فساد خواهد بود؛ چنان که در قرآن کریم آمده است. «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ» یعنی برای مردم (وقت) حسابشان نزدیک شـده است و آنان در بیخبری رویگردانند.
در این آیه، مردم آخرالزمان در آستانه برپایی حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) به غفلت و رویگردانی از خداوند متّصف شدهاند.
در روایات نیز منظور از «اشراط الساعة» رواج کفر، فسق و ظلم دانسته شده و موارد پرشماری از آن بر شمرده شده است.
امام باقر(ع) در روایتی برخی از مخالفتها با دستورات الهی را در آستانه ظهور اینگونه بیان فرموده است: «إِذَا تَشَبَّهَ الرِّجَالُ بِالنِّسَاءِ وَ النِّسَاءُ بِالرِّجَالِ وَ اکْتَفَی الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ وَ رَکِبَ ذَوَاتُ الْفُرُوجِ السُّرُوجَ وَ قُبِلَتْ شَهَادَاتُ الزُّورِ وَ رُدَّتْ شَهَادَاتُ الْعُدُولِ وَ اسْتَخَفَّ النَّاسُ بِالدِّمَاءِ وَ ارْتِکَابِ الزِّنَاءِ وَ أُکِلَ الرِّبَا وَ اتُّقِیَ الْأَشْرَارُ مَخَافَةَ أَلْسِنَتِهِمْ وَ…»
یعنی آنگاه که مردان به زنان تشبّه کنند و زنان به مردان و مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان، و زنان بر زینها سوار شوند و شهادتهای دروغ پذیرفته شود و شهادتهای عدول مردود گردد و مردم خونریزی و ارتکاب زنا و رباخواری را سبک شمارند و از اشرار به خاطر زبانشان پرهیز کنند.
زمانی بر مردم خواهد آمد که دِرهمهای آنان دینشان خواهد بود
* وضعیت دینداری و عمل به دین در آخر زمان چگونه وصف شده است؟
در آن زمان روز به روز عوامل فراوان، گوهر تابناک دین را در هالهای از غبار و غفلت فرو میبرد، از ایــن رو در جوامع انسانی دین رو به کمرنگ شدن میرود و خرافهها و انحرافهای مختلفی، گریبانگیر آن میشود، و وقتی حضرت مهدی(عج) قیام میکند غبار از چهره دین بر میگیرد؛ بسیاری میپندارند این دین جدیدی است که آن حضرت آورده است.
امیر مؤمنان(ع) از پیامبر اعظم(ص) نقل کرده که فرمود: «سَیَأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ لَا یَبْقَی مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ یُسَمَّوْنَ بِهِ وَ هُمْ أَبْعَدُ النَّاسِ مِنْهُ مَسَاجِدُهُمْ عَامِرَةٌ وَ هِیَ خَرَابٌ مِنَ الْهُدَی»
یعنی بر مردم روزی فرا میرسد که از قرآن جز رسم آن باقی نماند و از اسلام جز نام آن؛ بدان نامیده میشوند، در حالی که دورترین مردم از آن هستند! مسجدهای آنان آباد، اما از هدایتگری خراب است.
پیامبر اسلام(ص) در باره دینداری برخی انسانهای این دوران فرمود: «یَأتِی عَلَی النَّاسِ زَمانٌ…دینُهُم دَراهِمُهُمْ وَ هَمُّهُمْ بُطُونُهُمْ وَقِبلَتُهُمْ نِساؤُهُمْ یَرکَعُونَ لِلرَّغِیفِ وَیَسْجُدُونَ لِلدِّرْهَمِ حیارَی سُکاری لا مُسلِمینَ وَ لا نَصاری»
یعنی زمانی بر مردم خواهد آمد… که دِرهمهای آنان دینشان خواهد بود و همّت ایشان شکمشان و قبله آنها زنانشان. برای طلا و نقره، رکوع و سجود به جای میآورند. آنان همواره در سرگردانی و مستی خواهند بود؛ نه بر مذهب مسلمانیاند و نه بر مسلک نصرانی.
امیر مؤمنـان علی(ع) این حقیقت را اینگونه بیان فرمود: «أَیُّهَا النَّاسُ سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ زَمَانٌ یُکْفَأُ فِیهِ الْإِسْلَامُ کَمَا یُکْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِیه»
یعنی ای مردم! به زودی زمانی بر شما میرسد که اسلام چونـان ظرف واژگون شده، آنچه در آن است، ریخته میشود.
مهمترین عامل در پدید آمدن این وضعیت، تحریف در آموزههای متعالی دین در این دوران است که سبب میشود مردم از محتوای اصلی آن دور شده، به باورهای واهی رو بیاورند. البته نقش دشمنان در این زمینه نباید نادیده گرفته شود.
مهمترین سبب نجات در زمان غیبت عمل به سخنان پیشوایان معصوم (ع) است
اگر چه در این دوران، انسانهای فراوانی منحرف خواهند شد، اما اینگونه نیست که همه انسانها در مسیر باطل گام بردارند؛ بلکه برخی به سبب ویژگیهای شخصیتی و آگاهیهای دینی، از نجات یافتگان این مرحله خواهند بود.
در این باره وقتی پیامبر گرامی(ص) از چهرههای پیروز این دوران یاد میکند، با شگفتی تمام به حضرت علی(ع) میفرماید: «یا عَلی اَعجَبُ النَّاسِ اِیمانا ًوَ اَعْظَمُهُمْ یَقیناً قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِالزَّمانِ لَمْ یَلْحَقُوا النَبِی وَحُجِبَ عَنْهُم الحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوادٍ عَلَی بَیَاضٍ…»
یعنی ای علی! بدان شگفت آورترین مردم در ایمان و بزرگترین آنان در یقین، مردمی هستند که در آخِرالزمان ـ با آنکه پیامبر خود را ندیده و از امام خود در پردهاند. به نوشته که خطی سیاه بر صفحهای سپید است، ایمان میآورند.
در اینجا مهمترین سبب یقین و نجات توجه و عمل به سخنان پیشوایان معصوم علیهمالسلام دانسته شده است.
از بعضی روایات، استفاده میشود نجات یافتگان این دوران در میان انسانها، ناشناس و غریب هستند که رسول اکرم(ص) از آنان به نیکی یاد میکند: «إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِیباً وَ سَیَعُودُ کَمَا بَدَأَ فَطُوبَی لِلْغُرَبَاءِ» یعنی اسلام به غریبی آغاز شد و در آینده نیز بدان حال که شروع شده، باز خواهد گشت؛ پس خوشا به حال غریبان.
در آخرالزمان ستم و بیداد وهرج و مرج و فتنههای بزرگ گسترش پیدا میکند
* به تحولات و انحرافات در عرصه اجتماع برسیم. در روایات مطالبی در اینباره داریم؟
بله. بحث از دگرگونیهای اجتماعی پیش از ظهور، با عبارتهای مختلفی در روایات اسلامی بیان شده و در متون دینی پیشگوییهای قابل توجهی شده است؛ مانند فراگیر شدن ستم.
در بررسی روایات مربوط با قیام جهانی حضرت مهدی(عج) و اهداف ایشان، کمتر روایتی به چشم میآید که به گونهای به فراگیر شدن ستم در آستانه ظهور اشاره نکرده باشد.
رسول اکرم(ص) فرمود: «لَا تَذْهَبُ الدُّنْیَا حَتَّی یَقُومَ بِأَمْرِ أُمَّتِی رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ یَمْلَأُهَا عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا»
یعنی دنیا هرگز به پایان نمیرسد تا آنکه امر امت مرا مردی از دودمان حسین بر پا دارد. زمین را پر از عدل میسازد، آنگونه که از ستم و بیداد پر شده باشد.
امیر مؤمنان علی(ع) نیز فرمود: «لَتُمْلَأَنَّ الْأَرْضُ ظُلْماً وَ جَوْراً حَتَّی لَا یَقُولَ أَحَدٌ اللَّهُ إِلَّا مُسْتَخْفِیاً ثُمَّ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ صَالِحِینَ یَمْلَئُونَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»
یعنی زمین آکنده از ستم و بیداد میشود، به گونهای که کسی خدا نمیگوید مگر در پنهانی؛ سپس خداوند گروهی از شایستگان را میآورد که زمین را پر از قسط و عدل میکنند آنگونه که پر از ظلم و جور شده بود.
در همه روایات سخن از پر شدن زمین از ستم و بیداد است، نه ظالم و ستمگر؛ چرا که ممکن است برخی از انسانها با ستم بر انسانهای فراوانی، اسباب پر شدن جهان را از ستم فراهم کنند.
یکی دیگر از نمودهای تحول در اجتماع، گسترش هرج و مرج و فتنههای بزرگ است. درهم ریختگی در نظام زندگی و پیدایش فتنههای تاریک و گمراه کننده و نیز نابسامانی در نظم اجتماعی، از ویژگیهای فراگیری ستم در جهان است. از آنجا که این فراگیری در آستانه ظهور به اوج خود میرسد، چنین آشفتگی جامعه جهانی را درگیر میسازد.
از رسول گرامی اسلام(ص) نقل شده است که فرمود: مهدی این امت از نسل حسنین است آن هنگام که دنیا گرفتار هرج و مرج و فتنههای فراوان گردید و راهها بسته شد….
همچنین به نقل از جابر بن عبد الله انصاری از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «… وَ مِنَّا مَهْدِیُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِذَا صَارَتِ الدُّنْیَا هَرْجاً وَ مَرْجاً وَ تَظَاهَرَتِ الْفِتَنُ وَ تَقَطَّعَتِ السُّبُلُ وَ أَغَارَ بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْضٍ فَلَا کَبِیرٌ یَرْحَمُ صَغِیراً وَ لَا صَغِیرٌ یُوَقِّرُ کَبِیراً فَیَبْعَثُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ ذَلِکَ مَهْدِیَّنَا التَّاسِعَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْن»
یعنی مهدی این امت از ما خاندان رسالت است؛ وقتی که دنیا پر از هرج و مرج شد و فتنهها در میان مردم نمایان گشت و امنیت از راهها گرفته شد و برخی از این مردم به بعضی دیگر هجوم آوردند و بزرگان به زیردستان رحم نکردند و افراد کم سن و سال به بزرگان و کهنسالان احترام نگذاشتند، در چنین ایامی، خداوند مهدی ما را که نهمین فرزند حسین(ع) است، بر میانگیزاند.
* ارتباط مردم آخرالزمان با همدیگر چگونه خواهد بود؟
از برخی روایات استفاده میشود اختلاف بین انسانها در آستانه ظهور شدت فراوانی مییابد که ناشی از ستمها و هرج و مرج در جهان است.
امام صادق(ع) فرمود: «لَا یَکُونُ ذَلِکَ الْأَمْرُ حَتَّی یَتْفُلَ بَعْضُکُمْ فِی وُجُوهِ بَعْضٍ وَ حَتَّی یَلْعَنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً وَ حَتَّی یُسَمِّیَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً کَذَّابِینَ»
یعنی آن امر واقع نخواهد شد تا اینکه برخی از شما در روی بعضی دیگر آب دهان اندازند و تا اینکه بخشی از شما دیگری را لعن کنند و تا اینکه گروهی از شما گروه دیگر را دروغگو بنامند.
مردم دچار ناامیدی و احساس بیپناهی خواهند شد
از اتفاقهای رایج در زندگی انسانها در آستانه ظهور، احساس ناامیدی از بسامان شدن امور زندگی است. این حالت روحی که عموم انسانها را در بر میگیرد، برخاسته از فاصلهای است که انسانها از خداوند و آموزههای دینی میگیرند و زندگی آنان همراه با گناه است.
داوود بن کثیر رقی گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: «جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ طَالَ هَذَا الْأَمْرُ عَلَیْنَا حَتَّی ضَاقَتْ قُلُوبُنَا وَ مِتْنَا کَمَداً»
یعنی فدایت گردم! این امر(فرج و گشایش) بر ما به درازا کشید، تا بدآنجا که سینههای ما تنگ شد و از اندوه جانمان به لب رسید.
آن حضرت فرمود: «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ آیَسُ مَا یَکُونُ وَ أَشَدُّ غَمّا»
یعنی این امر آنگاه صورت گیرد که از آن در کمال نومیدی و شدیدترین اندوهها باشند.
ابوحمزه ثمالی میگوید از امام باقر(ع) شنیدم فرمود: «وَ خُرُوجُهُ إِذَا خَرَجَ عِنْدَ الْإِیَاسِ وَ الْقُنُوط»
یعنی و خروج او آنگاه که خروج کند، هنگام یأس و ناامیدی است.
امام صادق(ع) نیز فرمود: «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَأْتِیکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَیَّزُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَحَّصُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی یَشْقَی مَنْ یَشْقَی وَ یَسْعَدَ مَنْ یَسْعَدُ»
یعنی این امر (ظهور امام دوازدهم) به شما نمیرسد، جز پس از ناامیدی و نه به خدا (به شما نمیرسد) تا خوب از بد جدا شوید و نه به خدا تا بررسی شوید و نه به خدا تا شقاوت به شقی رسد و سعادت به سعید.
از بارزترین پیامد ناامیدی هم، احساس بیپناهی است؛ پیشوایان معصوم علیهمالسلام در وصف آستانه ظهور، بر این نکته تأکید کردهاند که یکی از ویژگیهای این دوره، احساس بیپناهی و بیکسی در مردم است.
آنان میاندیشند همه درها بر رویشان بسته شده و جایگاهی که حق خود را باز ستانند، دور از دسترس است.
صنعانی یکی از بزرگان اهل سنت نقل میکند: «ذَکَرَ رَسولُ الله بلاءَ یُصیب هذه الاُمّة حَتّی لایّجِد الرّجلُ مَلْجَأُ یَلْجَأُ اِلیه مِنَ الظُّلمِ فَیَبْعَثُ اللهُ رَجُلا مِنْ عِتْرَتی مِنْ اَهلِ بَیتِی…»
رسول گرامی اسلام(ص) بلایی را یاد کرد که بر این امت سرازیر خواهد شد تا آنکه در آن مرد پناهگاهی نمییابد تا از ستمی که به او میشود، بدان پناه برد. پس خداوند مردی از اهل بیت من را برانگیزد….
مرگ و میر فراوان در آستانه ظهور
* آیا واقعیت دارد که در آستانه ظهور مرگ و میر و کشتار زیاد خواهد شد؟
بله، در بعضی از روایات به طور روشن از مرگ و میرهای گسترده در آستانه ظهور سخن به میان آمده است. صرف نظر از بررسی سند آنها، حجم قابل توجهی از روایات اختصاص به این موضوع یافته و علتهای مختلفی برای آنها بیان شده است.
سلیمان بن خالد میگوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: «قُدَّامَ الْقَائِمِ مَوْتَانِ مَوْتٌ أَحْمَرُ وَ مَوْتٌ أَبْیَضُ… الْمَوْتُ الْأَبْیَضُ الطَّاعُونُ»
پیشتر از قائم دو مرگ خواهد بود یکی مرگ سرخ و دیگری مرگ سفید… مرگ سفید طاعون است.
بعید نیست که مراد حضرت در این روایت از طاعون، ویژگی همهگیر بودن آن، است.
امروزه ثابت شده به رغم همه پیشرفتهای بشر در دانش، گاهی یک بیماری همهگیر، جامعه جهانی را به طور جدّی تهدید میکند! انواع آنفولانزاها نمونهای از اسباب این بیماریهای فراگیر است که امروزه بسیاری از برنامههای جهانی را تحت تأثیر خود قرار میدهد!
در آستانه ظهور کشتار نیز فراگیر خواهد شد. زیرا در جامعهای که بر مدار ستم به دیگران و دوری از آموزههای الهی استوار باشد، فتنهها، آشوبها و اختلافات در آن به اوج خود میرسد و مردم در ناامیدی از سامان یافتن زندگی میباشند، جنگهای خونینی به راه میافتد و انسانهای بیشماری را به کام مرگ سوق میدهد که این حقیقت در روایات فراوانی از پیشوایان معصوم علیهمالسلام انعکاس یافته است.
در آستانه ظهور، جنگهای خونین فراوانی رخ خواهد داد که بسیاری از مردم، کشته خواهند شد. از این کشتار، به مرگ سرخ یاد شده است.
حضرت علی(ع) در این باره فرمود: «بَیْنَ یَدَی القائِمِ مَوْتٌ اَحْمَرٌ وَمَوْتٌ اَبْیَضٌ وَجَرادٌ فی حینِهِ وَجَرادٌ فِی غَیرِ حینِهِ اَحْمَرٌ کَاَلْوانِ الدَّمِ فَاَمّا المُوتُ الاَحْمرُ فَالسَّیفُ وَاَمّا المَوتُ الاَبیَضُ فَالطّاعُونُ»
یعنی در آستانه قیام قائم، مرگ سرخ، مرگ سفید و ملخهایی به هنگام و ملخهایی نا بههنگام سرخ، همچون خون خواهد بود؛ امــا مرگ سرخ (کشته شدن با) شمشیر است و مرگ سفید به وسیله طاعون است.
اگر چه در برخی روایات مربوط به این جنگهای فراوان و کشتارهای بزرگ، تردیدهایی شده است؛ اما بدون شک عوامل یاد شده، چنین وضعیتی را به طور طبیعی رقم خواهد زد؛ بویژه آنکه دیده میشود سازمانهای حقوق بشر به جای حمایت از صلح جهانی و ستمدیدگان، در جهت منافع مستکبران بیانیههایی صادر میکنند.
* وضعیت اقتصادی مردم در زمان پیش از ظهور چگونه بیان شده است؟
از لحاظ اقتصادی، عموم مردم، با فاصله گرفتن از آموزههای دینی و یاد خداوند، در زندگی سختی به سر خواهند برد.
همانگونه که خداوند میفرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکا» یعنی و هر کس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت، زندگی تنگ (و سختی) خواهد داشت.
در نگاه نخست به نظر میرسد جوامع انسانی رو به رفاه و آسایش میروند؛ اما بخشهای زیادی در لایههای آشکار و پنهان جامعه، همچنان با فقر و ناداری دست به گریبان هستند.
محمّد بن مسلم از امام صادق(ع) روایت کرده که آن حضرت فرمود: همانا پیش از قیام قائم (عج) نشانههایی خواهد بود از جمله: آزمایش به گرفتاری از جانب خدای تعالی برای بندگان با ایمان، عرض کردم: آن آزمایش چیست؟ فرمود: همان فرمایش خدای عزّ و جلّ است که: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ» یعنی و قطعاً شما را به چیزی از (قبیلِ) ترس و گرسنگی، و کاهشی در اموال و جانها و محصولات میآزماییم و مژده ده شکیبایان را.
آن حضرت فرمود: حتماً شما را خواهیم آزمود؛ یعنی، مؤمنان را به چیزی از ترس از پادشاهان فلان خاندان در پایان سلطنتشان و گرسنگی با گرانی نرخهایشان و کاستی در مالها منظور خراب شدن بازرگانی و کم شدن رشد و سود در آن، و جانها….
ابو بصیر میگوید: امام صادق(ع) فرمود: «لَا بُدَّ أَنْ یَکُونَ قُدَّامَ الْقَائِمِ سَنَةٌ تَجُوعُ فِیهَا النَّاسُ وَ یُصِیبُهُمْ خَوْفٌ شَدِیدٌ مِنَ الْقَتْلِ وَ نَقْصٌ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ فَإِنَّ ذَلِکَ فِی کِتَابِ اللَّهِ لَبَیِّنٌ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَة»
ناگزیر باید پیش از آمدن قائم» یعنی سالی باشد که مردم در آن سال گرسنه بمانند و آنان را ترسی سخت از کشتار و کاهش در مالها و کم شدن عمرها و محصولات فراگیرد. این در کتاب خداوند بسیار آشکار است؛ سپس این آیه را تلاوت فرمود: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ…»
نزاعها و درگیریها گسترش مییابد و عمر حکومتها کوتاه میشود
* در عرصه سیاسی چطور؟
در برخی از روایات به صورت ویژه این درگیریها را در عرصه سیاسی مورد توجه قرار دادهاند. از این رو یکی از نشانههای آخرالزمان، اختلافها و درگیــریهای فـــراوان میان گروهها و احزاب معرفی شده است.
خداوند متعال در این باره میفرماید: «فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَیْنهِمْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن مَّشهْدِ یَوْمٍ عَظِیم» یعنی گروهها با هم اختلاف کردند، پس وای بر کافران به هنگام حضور در آن روز بزرگ!
برخی روایات، این آیه را به ظهور فرقههای گوناگون در جهان اسلام مربوط دانستهاند که در آخـرالزمان پدید آمده، موجب اختلافهای بسیار خواهند شد.
امام باقر (ع) فرمود: از علی (ع) در باره آیه «فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَیْنِهِمْ» پرسیده شد؛ فرمود: از سه چیز انتظار گشایش داشته باشید. راوی گوید: پرسیدم: ای امیر مؤمنان! آنها چیست؟
فرمود: «اخْتِلَافُ أَهْلِ الشَّامِ بَیْنَهُمْ وَ الرَّایَاتُ السُّودُ مِنْ خُرَاسَانَ وَ الْفَزْعَةُ فِی شَهْرِ رَمَضَان»
یعنی اختلاف بین مردمان شام، پرچمهای سیاه از خراسان و صدای بلند در ماه رمضان.
صرف نظر از اعتبار اینگونه روایات، روشن است که برخی از آنچه در روایت آمده، مربوط به ظهور حضرت مهدی(عج) است.
کوتاهی عمر حکومتها و مرگ زمامداران نیز یکی از اتفاقات سیاسی آن زمان است.
در پارهای از روایات گفته شده در دوران آخر و آستانه قیام جهانی، حکومتها مجال چندانی پیدا نخواهند کرد. در آستانه ظهور، ستم و بیداد به اوج خود میرسد و بیشترین ظلم از ناحیه حاکمان به مردم است و در روایات اشاره شده خداوند، ستمگران را به زودی بازخواست و سرنگون خواهد کرد.
* آیا طبیعت نیز در آستانه ظهور، دست خوش تغییراتی خواهد شد؟
از مجموع روایات، میتوان به این حکم کلی رسید که در آستانه ظهور، نظام آفرینش دچار برخی تغییرات میشود.
از مهمترین پدیدههای طبیعی میتوان به زلزلههای شدید، مرگ و میرهای فراوان، بارانهای زیاد و آفتهای طبیعی نام برد.
اگرچه ممکن است برخی به خاطر پیشرفتهای شگرف در عرصههای گوناگون، این امر را دور از دسترس بدانند؛ اما تجربه ثابت کرده با وجود پیشرفتهای بزرگ در عرصههای طبیعی، دخالتهای نابجای انسان در طبیعت، منشأ پدید آمدن برخی آفتها شده که حاصل جهشهای ناخواسته در مسیر حرکت طبیعیت است.
یکی از این آسیبها وقوع زلزلههای فراوان است.
ابو سعید خدری از پیامبر اعظم(ص) نقل کرد که فرمود: «أُبَشِّرُکُمْ بِالْمَهْدِیِّ یُبْعَثُ فِی أُمَّتِی عَلَی اخْتِلَافٍ مِنِ النَّاسِ وَ زَلَازِلَ فَیَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا»
یعنی بشارت میدهم شما را به مهدی برانگیخته میشود بر اختلاف میان مردم و زلزلهها؛ پس زمین را پر میکند از عدل و قسط آنگونه که پر شده است از ستم و بیداد.
یکی دیگر از این آسیبها وقوع بلاهای شدید است.
از أبو حمزه ثمالی روایت شده که گفت: شنیدم امام باقر(ع) میفرماید: «یا أَبَا حَمْزَةَ لَا یَقُومُ الْقَائِمُ إِلَّا عَلَی خَوْفٍ شَدِیدٍ وَ زَلَازِلَ وَ فِتْنَةٍ وَ بَلَاءٍ یُصِیبُ النَّاسَ…»
یعنی ای أبا حمزه، قائم قیام نمیکند مگر در دوره ترس و وحشت، و زمین لرزهها و گرفتاری و بلائی که گریبانگیر مردم میگردد و….
البته همه اموری که گفته شد، میتواند برای آزمایش انسانها در این دوران باشد.
صفوان بن یحیی گوید: امام رضا(ع) فرمود: «وَاللَّهِ لَا یَکُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ حَتَّی تُمَحَّصُوا وَ تُمَیَّزُوا وَ حَتَّی لَا یَبْقَی مِنْکُمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ فَالْأَنْدَرُ»
یعنی آنچه شما چشمان خود را به سویش میدارید (منتظر و چشم به راه آن هستید) واقع نخواهد شد تا اینکه پاکسازی و جداسازی شوید و تا اینکه نماند از شما مگر هر چه کمتر و کمتر.
در زمان ظهور آرامش و امنیت همه جا را فرا میگیرد
پس از این دوران سخت و طاقتفرسا با ظهور و قیام حضرت مهدی (عج) جهان وضعیت دیگری پیدا میکند.
مثلاً ترس و ناامنی از بین رفته و امنیت و آرامش همه جا را فرا میگیرد، ستم و تباهی از جهان ریشه کن و از قسط و دادگری آکنده میشود.
برکتهای بیشمار آسمان، نازل و نعمتهای بیکران زمین، آشکار شده و گنجینهها و معادن آن استخراج میشود.
علوم، صنعت و فن آوری پیشرفت خارقالعادهای یافته و خرد و عقل مردم کامل میشود.
کشورها و شهرها آباد و زمین خرّم گشته و دیگر ویرانی و عقب ماندگی در آن وجود نخواهد داشت.
اقتصاد جوامع پیشرفت کرده و ثروت و درآمدها، عادلانه توزیع میشود. علم طب و بهداشت و درمان، رشد یافته و بیماریها ریشهکن میشود.
کارگزاران امور، از افراد با ایمان و کاردان انتخاب شده و آنان خدمت گزاران مردم خواهند بود.
سرانجام بشر به آرزوی دیرینه خود مبنی بر حکومتی عادلانه، جامعهای اخلاقمدارانه، آیینی خداپرستانه و رفاه و امنیتی جاودانه خواهد رسید.
آیا امام زمان(عج) وقتی که ۳۱۳ یار داشنه باشد ظهور میکند؟
در روایات آمده که ولی عصر(عج) زمانی ظهور میکند که زمین پر از ستم شود، اما معنای این روایتها چنین نیست که پر شدن جهان از ظلم و ستم، علت ظهور است، بلکه میفرماید: هنگام ظهور وضع جهان چنین خواهد بود.
معارف عمیق مهدویت ضامن سلامت و سعادت جامعه و فرد فرد انسانهاست، اعتقاد به بشارتهای پیامبران گذشته و ائمه دین(ع) افراد با انگیزه و پرتوانی را در جامعه میتواند پرورش دهد، باور به حضور امامی ناظر بر اعمال، از جنبه فردی موجب پاک نگاه داشتن روح و پیراستن اعمال از زشتیهاست و از جنبه اجتماعی باعث همدلی مؤمنان و ایستادگی در برابر ظالمان میشود، کارکرد وسیع و عمیق آموزههای مهدوی، جذابیت خاص موضوع را نشان میدهد، به همین دلیل، قشرهای مختلف جامعه پرسشهای بسیاری در این موضوع دارند که لزوم پاسخگویی صحیح به آنها از راهی مطمئن بر کسی پوشیده نیست.
پژوهشکده مهدویت در کتاب «مهدویت، پرسشها و پاسخها» به برخی از شبهات این گونه پاسخ میدهد:
***در چه شرایطی میتوان انتظار ظهور داشت؟
-امام زمان(عج) آمدنی است یا آوردنی؟ چرا امام زمان(عج) ظهور نمیکند؟
باید توجه داشت که اصل ظهور و آمدن امام مهدی(عج) و پر کردن زمین از عدل و داد، از وعدههای الهی است و خداوند هرگز بر خلاف وعدهاش عمل نمیکند،
بنابراین ظهور حتماً اتفاق خواهد افتاد، چیزی نمیتواند مانع شود؛ پس تا این حد را نمیتوان آمدنی دانست و کسی نمیتواند آن را تغییر دهد.
اما اینکه امام زمان(عج) چه وقت ظهور میکند، زود یا دیر، این به دست مردم و بسته به شرایط است، هر چه شرایط زودتر فراهم شود، امام سریعتر ظهور میکند.
همین طور با تأخیر شرایط، ظهور نیز به تأخیر میافتد، از این لحاظ میتوان گفت حضرت آوردنی است و برای تعجیل ظهورش باید تلاش کرد.
اما کی و چه وقت مردم به این عقیده و بینش میرسند؟ وقتی به این نتیجه میرسند که تمام حکومتها و گرایشها را تجربه کنند و همه مدعیان با انواع تفکر، به مرور زمان بر سر کار آیند و نارسایی و ناتوانی همگی آنها برای مردم آشکار شود.
از این رو در روایات آمده است: «دولت مهدی آخرین دولت است» تا عدهای نگویند اگر قدرت دست ما بود ما هم میتوانستیم، وقتی مردم از تمام مکتبها و حکومتها قطع امید کردند (چنان که این اتفاق در غرب در حال وقوع است)، خواهان منجی الهی میشوند و این ظرفیت را در خود ایجاد میکنند که هر چه منجی الهی گوید، با جان و دل بپذیرند و به جا آوردند، چنین جامعهای، جامعه منتظر است و با چنین شرایطی میتوان توقع ظهور داشت.
*راز ۳۱۳ و نقش آن در تحقق ظهور
-آیا امام زمان(عج) هنگامی که ۳۱۳ یار داشته باشد ظهور میکند؟
در روایتی جناب عبدالعظیم حسنی از امام جواد (ع) نقل میفرمایند: «۳۱۳ نفر از اصحاب امام مهدی(عج) به تعداد اهل بدر، از طرف زمین به سوی حضرت میآیند و اطرافش جمع میشوند... وقتی این عده از اهل اخلاص جمع شوند، خداوند امرش را آشکار میکند».
برخی براساس این روایت معتقدند: اگر امام زمان(عج) فقط ۳۱۳ یار مخلص داشته باشد، ظهور میکند، اما حقیقت آن است که تکمیل شدن این تعداد یار برای امام مهدی(عج) تنها شرط و علت تامه برای ظهور نیست، بلکه یکی از شرایط ظهور، وجود یاران است.
ظهور امام مهدی(عج) شرایط دیگری مانند آمادگی و استقبال جهانی نیز دارد بنابراین زمینه ظهور و حکومت جهانی فقط وجود یاران نیست.
*رابطه ظلم و ظهور/ظلم و ستم باعث ظهور میشود؟
-با وجود این همه ستم و فسادی که در دنیا رایج شده و خود امام زمان(عج) هم شاهد آن هستند، چرا ظهور نمیکنند؟ امام عصر وقتی بیاید ظالمان و مستکبران را نابود میکند؛ اما چرا این کار وقتی صورت میگیرد که جهان پر از ظلم شود؟ مگر پیشگیری بهتر از درمان نیست؟
باید توجه داشت که آنچه موجب ظهور امام زمان(عج) میشود، آمادگی مردم برای پذیرش حکومت امام و همچنین وجود یاران مخلص و فداکاری است که دستورهای امام را دقیقاً اجرا کنند و در این راه از هیچ کوششی فروگذاری نکنند.
بنابراین وجود ستم و پر شدن عالم از آن، باعث ظهور نمیشود، آری، در روایات آمده که حضرت زمانی ظهور میکند که زمین پر از ستم شود، اما معنای این روایتها این نیست که پر شدن جهان از ظلم و ستم، علت ظهور است، بلکه میفرماید: هنگام ظهور وضع جهان چنین خواهد بود و حضرت در اوج بیداد و ستم ظهور خواهد کرد، به عبارت دیگر، این احادیث گویای اوضاع جهان در زمان ظهور است، نه بیان کننده علت ظهور.
پس اگر بخواهیم ظهور هر چه سریعتر اتفاق بیفتد، باید زمینه پذیرش حکومت عدل امام مهدی(عج) را در خود و جامعه به وجود آوریم و به جایی برسیم که بدانیم به جز امام زمان(عج) کسی نمیتواند ما را به نیکبختی برساند و هر چه امام امر کند، به سود ماست؛ گرچه این عدالت مهدوی، گاه به ضررمان نیز تمام شود، البته پر شدن جهان از ستم نیز انسان را برای هر چه زودتر به نتیجه رسیدن، یاری میرساند.
نکته بعد این که باید دریابیم پیشرفت صنعت و علم، بدون معنویت و انسانیت، به تنهایی نمیتواند برای مردم عدالت و سعادت بیاورد؛ بلکه انسانی الهی لازم است تا به کمک علم و هدایت او، نیازهای واقعی بشر پاسخ گفته شود و او راه سعادت را به همه نشان دهد، بنابراین برای ظهور حضرت مهدی(عج) آمادگی عمومی جامعه برای حقپذیری و ظلم ستیزی آنان و فراهم شدن یاران مخلص و فداکار، ضروریترین شرط ظهور است و در غیر این صورت، امام به تنهایی نمیتواند کاری انجام دهد؛ چنان که ائمه گذشته نتوانستند جامعه را اصلاح کنند.
پس مهم، فراهم شدن زمینه ظهور است که در رأس آنها، آمادگی جامعه انسانی برای پذیرش دولتی کاملاً حقگرا و ظلم ستیز، بر اساس فرمانهای الهی قرار دارد؛ و گرنه هر اندازه هم بیداد زیاد باشد، امام ظهور نخواهد کرد؛ چون زمینه ظهور فراهم نشده است و ایشان نمیتواند برنامه الهی خود را اجرا کند.
با توجه به مطالب یاد شده، روشن شد که برای تسریع در ظهور امام زمان باید یاوران مخلص و توانمندی تربیت شوند و در فضای جامعه و در سطح بینالملل، نام و یاد حضرت گسترش یابد و فرهنگ مهدویت تبلیغ شود تا مردم مشتاق و آماده پذیرش حکومت عدل جهانی امام مهدی(عج) شوند.
زنان در آخرالزمان
گزارش جهان، جامعه پیش از ظهور، جامعهای مملوّ از فساد و بیبند و باریهای اخلاقی است، کردارهای حیوانی گروهی انساننما، آنچنان فراگیر میشود که حالت عادّی به خود میگیرد. روایاتی که این وضع اخلاقی پیش از ظهور را بیان نمودهاند، بسیار زیاد است.محمّد بن مسلم میگوید: به امام باقر(ع) عرض کردم: قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد؟ امام(ع) فرمودند: «آنگاه که مردها خود را شبیه زنان نمایند و زنها شبیه مردان شوند، آنگاه که مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان.»
جامعه پیش از ظهور، جامعهای مملوّ از فساد و بیبند و باریهای اخلاقی است، کردارهای حیوانی گروهی انساننما، آنچنان فراگیر میشود که حالت عادّی به خود میگیرد. روایاتی که این وضع اخلاقی پیش از ظهور را بیان نمودهاند، بسیار زیاد است
جامعه پیش از ظهور، جامعهای مملوّ از فساد و بیبند و باریهای اخلاقی است، کردارهای حیوانی گروهی انساننما، آنچنان فراگیر میشود که حالت عادّی به خود میگیرد. روایاتی که این وضع اخلاقی پیش از ظهور را بیان نمودهاند، بسیار زیاد است
یکی از مسائلی که در حکومتهای آخرالزّمان مطرح است، بنا بر اخباری که از معصومان(ع) وارد گردیده است، سلطه و نفوذ زنان در امور سیاسی میباشد:
امیرمؤمنان(ع) میفرماید: «… و آن هنگامی است که زنها مسلّط شوند، کنیزان تسلّط پیدا کنند و کودکان حکومت کنند.»۱
«هنگامی که زنها بر تخت سلطنت چیره شوند و بر هر مردی چیره باشند و جز خواسته آنها عملی نگردد.»۲
امام صادق(ع) میفرمایند: «و زنان را میبینی که بهسان مردان، مجالس (کنفرانس) راه میاندازند.»۳
وضعیّت اقتصادی زنان درآخرالزّمان
یکی از مهمترین مشکلاتی که بشر در آخرالزّمان با آن سخت دست به گریبان است، مسائل و مشکلات اقتصادی است. نابهسامانی عظیم اقتصادی در سرتاسر جهان به وقوع میپیوندد و زنان از این واقعه شوم، در امان نخواهند بود؛ بلکه بیشترین ضربه را آنها خواهند خورد.
امام صادق(ع) در بیان نشانههای ظهور میفرمایند: «بعضی از مردان را میبینی که از راه فساد زنان خود ارتزاق میکنند.»۴
حضرت علی(ع) در بیان نشانههای ظهور میفرمایند: «زنان در آخرالزّمان به خاطر حرص به دنیا در کسب و کار همسران خود شرکت مینمایند.»۵
وضعیّت اجتماعی زنان در آخرالزّمان
۱. عدم امنیّت برای زنان: از انحرافات خطرناک که جامعه پیش از ظهور به آن گرفتار میگردد، بیامنیّتی خانوادگی و ناموسی است، این مسئله آنچنان فراگیر میشود که کمتر کسی میتواند یا میخواهد از آن جلوگیری نماید.»۶
حضرت علی(ع) در این خصوص میفرمایند: «سفیانی در حالی که نیزهای در دست دارد، زنی باردار دستگیر مینماید و به یکی از یارانش میگوید: به او تعدّی نما و او سپس شکم زن را میدرد و جنینش را بیرون میآورد و هیچ کس نمیتواند چنین وضعیّت هولناکی را تغییر دهد.»۷
۲. هبوط مسائل اخلاقی و انسانی در زنان: جامعه پیش از ظهور، جامعهای مملوّ از فساد و بیبند و باریهای
اخلاقی است، کردارهای حیوانی گروهی انساننما، آنچنان فراگیر میشود که حالت عادّی به خود میگیرد. روایاتی که این وضع اخلاقی پیش از ظهور را بیان نمودهاند، بسیار زیاد است.
محمّد بن مسلم میگوید: به امام باقر(ع) عرض کردم: قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد؟ امام(ع) فرمودند: «آنگاه که مردها خود را شبیه زنان نمایند و زنها شبیه مردان شوند، آنگاه که مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان.»۸
و در حدیثی از امام صادق(ع) است که فرمودند:
«… در آن زمان زنان را میبینی که از بذل خود به کفّار هیچ واهمهای ندارند.»۹
امام علی(ع) میفرمایند: «ظاهر میشود در آخرالزّمان که بدترین زمانهاست، زنانی که در عین لباس پوشیدن لخت و عور هستند.»۱۰
۳. افزایش زنان بیسرپرست: در آخرالزّمان وضعیّت به گونهای است که بر اثر جنگهای پی در پی، تعداد مردان کاهش چشمگیری مییابد و به همین دلیل، زنان زیادی بیسرپرست میگردند و به دنبال کسی هستند تا سرپرستی ایشان را به عهده گیرد.
رسول خدا(ص) میفرمایند: «قیامت برپا نمیشود، مگر اینکه برای پنجاه زن یک سرپرست باشد.»۱۱
و در حدیث دیگری میفرمایند: «زمانی فرا رسد که پنجاه زن با یک مرد رو به رو شده، یکی میگوید: ای بنده خدا مرا بخر و دیگری میگوید به من پناه ده.»۱۲
با مقایسه اخباری که در مورد زن آخرالزّمان به ما رسیده و وضعیّت کنونی زن از حیث اجتماعی و اخلاقی، بین زن امروز و زن آخرالزّمان شباهت بسیاری دیده میشود. امّا این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که نمیتوان فساد اخلاقی را برای تمام زنان تعمیم داد، زیرا در آن زمان، زنان آگاه، عفیف و باایمانی نیز وجود دارند که از اوضاع بد آن زمان متأثّرند. امّا وضع عمومی به شکل دیگری است.۱۳
پینوشتها:
۱. کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدیپور، ج۲، ص ۷۶۱ به نقل از بشار\ الاسلام، صص ۴۱ و ۴۴.
۲. محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص ۲۵۹.
۳. همان، ص ۲۵۷.
۴. همان.
۵. لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۴۲۸.
۶. سیّده ارغوان حیدری، «زن، انتظار، ظهور»، ماهنامه شمیم یاس، سال سوم، ش ۸، آبان ۱۳۸۲، ص ۸.
۷. همان، ص ۹. به نقل از مقدّسی شافعی سلمی، عقدالدرر، ص ۴۰۹.
۸. منتخب الاثر، ص ۲۹۲.
۹. بحارالانوار، ج۵۲، صص ۲۵۷ و ۲۵۸.
۱۰. منتخب الاثر، ص ۴۲۶.
۱۱. «زن، انتظار، ظهور»، همان، ص ۹، به نقل از احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص ۱۲۰.
۱۲. همان، به نقل از بحارالانوار، ج۵۲، ص ۲۵۰.
۱۳. همان.
همه ما زمینه ساز ظهور باشیم
حجت الاسلام و المسلمین دکتر نصرت الله آیتی با نگارش کتاب «نشانههای حتمی ظهور»، به پژوهش در یکی از دشوارترین موضوعات مرتبط با اندیشه مهدوی پرداخته است. آنچه در پی میآید حاصل گفت وگوی خبرنگار بخش اندیشه با پژوهشگری است که به تازگی بر موضوع زمینهسازی و شرایط جامعه زمینهساز به تحقیق پرداخته ” میتوانیم بگوییم که حضرت سیدالشهداء (ع) و شیعیان ایشان منتظر ظهور- یعنی ظهور عدالت و حکومت عدل- بودند و لذا همین حالت انتظارِ کنونی، به شکل مشابهی برای آن زمان هم قابل تصور است. “ است.
اصلیترین پیوند میان محرم و انتظار را در چه وجه مشترکی میبینید؟
** قضیۀ انتظار در تاریخ همه ائمه وجود داشته و همه آنان به دنیال حاکمیت و اجرای حق و عدالت بودند. اما به دلیل عدم وجود شرایط، موفق به این کار نشدند. چرا که فضا برای آنها فراهم نشد. در واقعۀ عاشورا هم این ماجرا مشهود است و اگر شرایط برای حضرت محقق میشد ایشان به حکومت میرسید و عدالت را برقرار می ساخت.
بنابراین میتوانیم بگوییم که حضرت سیدالشهدا (ع) و شیعیان ایشان منتظر ظهور- یعنی ظهور عدالت و حکومت عدل- بودند و از اینرو همین حالت انتظارِ کنونی، به شکل مشابهی برای آن زمان هم قابل تصور است. تفاوت اینجاست که حضرت اکنون غایب است و اگر شیعیان آن روز با ” در مقام تیپشناسی رفتار شیعیان هم نمونهای مثل جناب مسلم بن عقیل میتواند الگوی ما باشد. “ دیدار مستقیم امام خود زمینهسازی میکردند، ما امروز در پرتوی آموزههای آنان زمینهسازی میکنیم. پس رفتار آن حضرت و واکنش اصحابشان برای امروز ما هم الگویی خواهد بود که میتواند شیعیان منتظر را در مسیر درست زمینهسازی قرار دهد. این مهم است که بدانیم خود حضرت هم حرکتی برای قیام انجام داد و شیعیان را به قیام دعوت کرد.
خود را به کوفه رساند و همه این رنجهای ظاهری را به خاطر امام و زمینهسازی برای تحقق حکومت عدل امام معصوم خود عهدهدار شد. پس میتوانیم بگوییم که انتظار آن زمان، الگوی انتظار کنونی است؛ هم در رفتارشناسی شیعیان حضرت و هم در درک رفتار خود حضرت سیدالشهدا(ع) که امام زمان آن روز شیعیان بودند
طبعا این رفتارشناسی میتواند وضعیت مدعیان امروزی را هم مشخص کند.
** بله، دقیقا. عدم نصرت امام حسین(ع) از جانب بعضی مدعیان شیعی، میتواند زنگ خطری برای شیعیان در همه ادوار تاریخ باشد. «توابین» کسانی بودند که به موقع و در زمان مورد انتظار به یاری امام خود نشتافتند و این غفلتی که توابین مرتکب شدند، میتواند الگوی کسانی باشد که همواره از آینده میگویند و ظهور را نه مساله امروز، بلکه مساله آیندۀ شیعیان میدانند. در حالی که باید از هم اکنون منتظر و زمینهساز واقعی حکومت مهدوی باشیم و یاری امام خود را از همین حالا آغاز کنیم.
چگونه میتوان آموزههای مهدوی بخصوص در بحث جهاد در رکاب حضرت را به گونهای ترسیم کرد که بدخواهان نتوانند شیعه را خشن و خونریز معرفی کنند.
این بدبینیها و غرضورزیها همواره بوده است و خواهد بود. ما باید معارف دینی را ترسیم کنیم و از بیان آموزههای دینی خود واهمه نداشته باشیم. اما در کنار اینها، باید از زبان و ادبیات مناسب هم بهره ببریم. این درست نیست که معارف شیعی با زبانی آزاردهنده برای مخالفانِ تفکر شیعی مطرح شود که در ادامه دشمنان هم بتوانند شیعه را خشن معرفی کنند و به اهداف تفرقهافکنانه خودشان دست یابند. باید زبان مناسبی در پیش گرفت که در عین بیان حقایق، از زمینه پذیرش نیز برخوردار باشد.
در مجموع، همچنان باید بر محور پرسش اول این گفت وگو تاکید کنم و اینکه منتظران واقعی، قیام مهدوی را مسأله امروز و نه مسأله فردای بشر میدانند. از هم اکنون باید زمینهسازی کرد و برای قیام آن حضرت مهیا بود. اینکه تصور کنیم قیام امام(ع) و ایجاد شرایط آن به دست خود آن جناب انجام میشود و حضرت پس از ظهور، تکلیف ما را معین میکنند، تصوری شبیه نگاه «توابین» است که به موقع به سوی یاری امامش نمیرود و لذا از قافله آزادگان باز میماند.
سبک زندگی انسان منتظر چگونه است؟
هر انسانی در زندگی خود هدفی را انتخاب می کند و سعی می کند تا تمام تلاش ها و فعالیت ها و رنج کشیدن های او در مسیر رسیدن به آن هدف قرار گیرد. این باعث می شود که زندگی انسان معنادار شود و ارزش پیدا کند. با این وجود، آدم ها بر اساس هدفی که برای زندگی خود انتخاب کرده اند، ارزش پیدا می کنند و از دیگران جدا می شوند. به عبارت دیگر برای قضاوت درباره انسان ها می توان به داوری درباره هدف هایی که آنها برای زندگی خود انتخاب کرده اند، پرداخت.
موارد متفاوت و متنوعی می توانند به عنوان هدف زندگی انسان انتخاب شوند و به برنامه ها وطرح بندی های او برای زندگی جهت دهند. کسب ثروت، رسیدن به لذت، تجربه شرایط و موقعیت های خاص و غیر معمول، موفقیت شغلی و تحصیلی و کسب شهرت، نمونه هایی از این اهداف به شمار می روند. با این وجود، آنچه باعث می شود هدف های انسان ها برای زندگی متفاوت باشد و افراد، هدفهای مختلفی را برای زندگی خود برگزینند و راه های گوناگونی را برای رسیدن به این اهداف در پیش گیرند، سطح شناخت و نوع بینش آنها به زندگی است. همچنان که نمی توان از یک آدم معمولی اما با سطح درآمد پایین انتظار داشت که از خیر ثروت بگذرد، تلاش برای قانع کردن یک عالم که به کار اقتصادی روی آورد و از فعالیت علمی خود فاصله بگیرد بی ثمر خواهد ماند.
در چشم انداز مهدویت، بهترین هدفی که آدمی می تواند برای زندگی خود در نظر بگیرد و در راستای تحقق آن تلاش کند، همان هدفی است که خداوند انسان ها را برای تحقق آن خلق کرده است.در واقع، بهترین هدف برای زندگی عبودیت خداوند است و کسانی که این هدف را برای زندگی خود برگزیده اند،انسان های موفق و ارزشمندی محسوب می شوند.برای رسیدن به این هدف و تحقق آن در زندگی، خداوند راهی را به انسان ها معرفی کرده و ازآنها خواسته تا از این راه به سوی خدا و عبودیت او حرکت کنند.این راه،حجت های الهی و امامان معصوم(علیهم السلام) هستند که اراده خداوند را تحقق می بخشند و برای قرب به خداوند تنها راه محسوب می شوند. چنانچه توجه به مضمون حدیث مشهوری از پیامبر خدا(ص)که می فرمایند: «من شهر علم هستم و علی(علیه السلام)در آن شهر است.پس کسی که می خواهد به این شهر راه یابد، باید از در آن وارد شود».گویای این حقیقت است.همچنین در زیارت امام موعود(عج)می خوانیم:«سلام بر تو ای راه خداوند که هر کس از راهی جز آن برود، هلاک می گردد».
در واقع پس از آنکه ما در مسیر ولایت خداوند قرار گرفتیم و از طاغوت ها و بیراهه ها جدا شدیم، می باید کسی که در هر زمان عهده دار مقام ولایت الهی است -امامان معصوم(علیهم السلام)در هر عصر و زمان – را بشناسیم و با او همراه شویم. با این وجود، کار در این مرحله پایان نمی گیرد و برای تحقق عبودیت خداوند در زندگی باید برای یاری ولی خدا قیام کرد. به عبارت دیگر آنچه سبب می شود ما در مسیر ولایت خداوند قرار گیریم و به سوی هدف خلقت گام برداریم، شناخت، همراهی و یاوری امام معصوم(عج) است. از آنجا که امام و حجت خداوند، نماد اراده الهی به شمار می رود، یاری امام در واقع یاری خداوند بوده و یاری خداوند، به معنای پذیرش دعوت او و حرکت به سمت عبودیت خدا و تحقق هدف خلقت است.
یاری امام موعود و خدمت به این حقیقت بزرگ در زمانه ای که ما در آن زندگی می کنیم، وظیفه ای است که هر یک از شیعیان می بایست در زندگی فردی و اجتماعی خود به آن عمل کند. یاری امام، از خود ما آغاز می شود و اولین گام در این مسیر، خودسازی و اصلاح فردی است. در واقع هر فرد با تلاشی که درجهت اصلاح باورها، رفتارها و اعمال خود انجام می دهد و با کوششی که در مسیر عمل به وظایف دینی و دوری از گناهان صورت می دهد، بزرگ ترین خدمت ممکن به امامان موعود را محقق می سازد. به عبارت دیگر هر کدام از منتظران امام موعود با تربیت و اصلاح وضعیت زندگی خود، گام بزرگی در آمادگی عمومی برای پذیرش ظهور موعود بر می دارد و با این عمل خود، بر این نکته اساسی تأکید می کند که «منتظران مصلح خود باید صالح باشند!»
14-12-2012
درحقیقت، کسانی که از یاری امام معصوم باز می مانند و در جهاد عظیمی که حجت های الهی رهبری آن را بر عهده دارند حاضر نمی شوند، پیش از آن در میدان اصلاح فردی بازنده بوده و نتوانسته اند عقل و دین خود را بر سرزمین وجود خویش حاکم کنند. ایجاد وضعیت آرمانی و مطلوب پس از ظهور موعود بر عهده انسان های پاک و صالح است و کسانی که نتوانند در مسیر اصلاح خود گام بردارند، سهمی از این آرمان نخواهند داشت. علاوه براین، باید توجه داشت که هدف اصلی امام موعود، اصلاح انسان ها و ایجاد جامعه ای سالم و صالح است و اگر ما به اصلاح خود نپردازیم، در واقع در برابر این هدف قرار گرفته ایم و در این صورت نمی توانیم خود را از یاوران و پیروان آن امام بدانیم.
امام علی(علیه السلام) به مردمان عصر خود می فرمود: «بدانید که هر کسی امامی دارد که به او اقتدا می کند و از نور علم او بهره می برد… بدانید که شما نمی توانید همچون من باشید اما با ورع و کوشش بسیار و عفت و اصلاح و از بین بردن نقص ها مرا یاری کنید». این توصیه نشان می دهد که نخستین گام در راه یاری امام موعود، به اموری مربوط می شود که در حوزه زندگی فردی ما قرار دارد. در واقع هر یک از ما می توانیم با پرهیزکاری، تلاش بسیار و عفت ورزی و همچنین کوشش در جهت اصلاح نواقص و پر کردن شکاف های زندگی خود، به امام(عج) خدمت کرده و او را در مسیر تحقق آرمان بزرگ خود یاری کنیم.
گام بعدی در جهت خدمت به موعود و یاری امام(عج)، تلاش در جهت آشنایی دیگران با این حقیقت بزرگ است. در واقع همان گونه که جریان اصلاح و تربیت فردی ما از شناخت و آگاهی نسبت به مهدویت آغاز می شود، برای کمک به دیگران هم می بایست در ابتدا زمینه آشنایی آنها با مهدویت را فراهم آورد. بنابراین علاوه بر پژوهش ها و مطالعات تخصصی که لازمه شناخت، شرح و تبیین آموزه های مهدوی است و در مراکز و مۆسسات علمی و پژوهشی صورت می گیرد، تغییر نگرش عمومی افراد جامعه نسبت به مهدویت مهم ترین و اساسی ترین کاری است که می توان به آن پرداخت.
در واقع آنچه باعث می شود اندیشه و فرهنگ مهدوی شناخته شود و به جریان افتد و در نهایت در عمل و جهت گیری انسان ها و جامعه به شکل صحیح وخالص بروز یابد، همین مسأله است.به عبارت دیگر می بایست تلاش شود تا نگرش و باورهای مردم درباره امام موعود و حقیقت مهدویت با معیارهای دینی سنجیده شود و نگرش های غلط در این زمینه اصلاح شود. برای عملی ساختن این هدف، راهی جز آموزش عمومی به نظر نمی رسد؛ آموزشی که هم به ایجاد بینش و نگرش نظر داشته باشد و هم در روند کلی آن، اصلاح برداشت های نادرست و تغییر رفتارهای بیگانه با فرهنگ مهدوی دیده شده باشد. چنین رویکردی علاوه بر آنکه فرایند شناخت مهدویت را به جریان می اندازد، نتایجی را در بر دارد که حداقل آنها همان شناخت، انتشار و سازندگی عمومی فرهنگ مهدوی است.
آموزش عمومی مهدویت به این معناست که ما بدانیم و باور کنیم آنچه راه رسیدن به حقیقت مهدوی و استقبال از ظهور امام مهدی(عج) را هموار می کند، زمینه سازی عمومی در میان عموم جامعه است. این زمینه سازی که وظیفه ماست، به ایجاد بینش یا تغییر نگرش نسبت به مهدویت در میان مردم نیاز دارد و این عامل جز با آموزش میسر نمی شود. چنانچه امامان معصوم(علیهم السلام) فرموده اند: «خداوند رحمت کند کسی را که با آموختن علوم ما به مردم، امر حاکمیت ما را احیا می کند و اگر مردم خوبی های کلام ما را بدانند ازما تبعیت خواهند کرد.»
نکته:
یاری امام موعود
کسانی که عبودیت خداوند را به عنوان هدف زندگی خود انتخاب کرده اند و می خواهند در راهی که به این هدف می رسد، گام بردارند، علاوه بر شناخت امام موعود، می بایست به یاری امام(عج) و خدمت به ایشان بپردازند. خدمت به امام موعود و یاری ایشان در انجام مأموریت بزرگ تاریخی که بر عهده دارند، از ارزش فوق العاده ای برخوردار است.در واقع اگرچه مردمان هر عصر وظیفه دارند تا به یاری امام زمان خود بپردازند و به ایشان خدمت کنند، با این وجود یاری امام موعود و منتظر، از چنان جایگاه رفیعی برخوردار بوده که امام صادق(علیه السلام)که خود حجت خداوند است-درباره آن می فرمایند: «اگر محضر او را درک می کردم، تمام عمر به او خدمت می کردم!».
منتظر امام زمان(ع) نیز به کسی گفته میشود که خود را برای آمدن چنین بزرگ مردی آماده کند
حقیقت انتظار آن است که انسان منتظر و چشم به راه، خود و محیطش را برای آمدن منتظر و منجی موعود آماده کند. این آمادگی بسته به فرد مورد انتظار، معنا و ارزش مییابد. منتظر امام زمان(ع) نیز به کسی گفته میشود که خود را برای آمدن چنین بزرگ مردی آماده کند و طبیعی است که باید خود را در گروه بندگان صالح قرار دهد، دین را در زندگی خود جاری سازد و دیگران و محیط را برای آمدنش مهیا کند. از این رو انتظار فرج بنا بر فرمایش پیامبر(ص) افضل اعمال است و هرکس تلاش درونی او برای عبادت، عبودیت و کوشش بیرونی او برای زمینه سازی و جهت دهی مردم و محیط بیشتر باشد، موفق تر است.
ما باید به وظایف یک انسان منتظر پایبند باشیم و در برخورد با دیگران اولا سعی کنیم برخورد و رفتار اسلامی داشته باشیم، ثانیا اگر توانایی گفت و گو داریم با بحث و گفت و گو به صورت صحیح مباحث امام زمان(عج) را بررسی کنیم و الا از افراد مطلع مدد بگیریم. ما نباید به خاطر تمسخر دیگران که معمولا از روی جهل است خود دچار انحراف در فکر یا عمل شویم، بلکه باید از خدا کمک بخواهیم و بر او توکل کنیم و آنچه در توان داریم برای زنده کردن نام و یاد و معرفت امام زمان(ع) به صورت صحیح تلاش کنیم. زمینه سازی برای ظهور؛ یعنی یکی از شرایط تحقق امر ظهور آن است که مردم آمادگی پذیرش را داشته و واقعا خواستار ظهور امام مهدی(عج) باشند. از این رو یکی از وظایف مهم دوستداران امام و منتظران واقعی این است که در امر زمینه سازی شرکت کنند و در حد توان، هم خود با حضرت آشنا شوند و هم دیگران را آشنا سازند تا جهان برای ظهور آماده شود.
وظایف منتظران حقیقی امام عصر(عج) سنگین است و از عهده هر کسی ساخته نیست. به همین دلیل است که گفته شده عدد منتظران حقیقی حضرت حجت(عج) از عدد آنان که داعیه انتظار و یاوری حضرتش را دارند، بسیار کمتر است. قساوت قلب و از دست دادن عواطف مهرآمیز نسبت به نزدیکان و همنوعان یکی از عوارضی است که در دوران غیبت امام عصر(عج) دامن گیر مردم می شود، در نامه مولایمان خطاب به آخرین نایب خاص آمده است: غیبت تامّه واقع شده و ظهورى نیست مگر پس از اذن خداى تعالى و آن پس از مدّتى طولانى و قساوت دل ها و پر شدن زمین از ستم واقع خواهد شد..."احتجاج-ترجمه جعفرى/ج2/ص603 ) کسانی که می خواهند از منتظران واقعی باشند، می توانند با ادا نمودن حقوق مردم و با توبه واقعی، خود را در صف منتظران حقیقی آقا امام زمان(عج) قرار دهند.
امام زمان(عج)به همه شیعیان و محبان خود توجه دارد و البته این طبیعی است که اگر فرد خود را از آلودگیها حفظ کرده و از گناه دوری کند، بیشتر مورد عنایت حضرت قرار میگیرد. البته مردم منتظر در یک رتبه و درجه از جریان و حقیقت انتظار نیستند، برخی روحیه انتظار را در همه ابعاد وجود و زندگی خود پیاده کردهاند و در درجه بالای انتظار قرار دارند و برخی در درجات پایینتر، و این بستگی به آن دارد که یک فرد به چه مقدار از وظایف خود عمل میکند؟ توجه او نسبت به تکالیف دین چگونه است؟ چه مقدار به یاد حضرت بوده و در امر ظهور او زمینه سازی میکند؟ بله هرچه انسان از گناه دورتر شود، حالت انتظار در او شدیدتر و واقعیتر می شود. امام همه شیعیان را دوست دارد و برای هدایت و سعادت آنها دعا و تلاش میکند. البته در این میان شیعیانی را بیشتر دوست دارد که میکوشند افرادی صالح و با معنویت باشند. یاد کردن امام در اوقات مختلف؛ عهد و پیمان بستن با او هر روز صبح با خواندن دعای عهد، صلوات فرستادن برای سلامتی و فرج ایشان، زنده کردن نام حضرت در محافل و مجالس و تلاش برای زمینه سازی امر ظهور ازجمله کارهایی که یک منتظر واقعی می تواند انجام دهد باید معرفت و شناخت صحیحی نسبت به امام زمان(عج) و سیره او در دوران غیبت و ظهور پیدا کنید.
گویا شما امام زمان(عج) را فردی میدانید که با ظهورش، شمشیر انتقام برمیکشد و تبهکاران را از بین میبرد و دیگر هیچ!! درحالی که باید بدانید امام "طبیب" است. او ادامه دهنده حرکتی است که حضرت زهرا(س) و امام حسین(ع) و سایر پیشوایان معصوم(ع) آن را شروع کردند. اینان نور واحدیاند که هر کدام طبق وظیفهای که خداوند برعهده آنان گذاشته است، انجام وظیفه میکنند. حقیقت وظایف آنان، سوق دادن مردم به سمت "تعالی و کمال" است.
حضور ایرانیان در دوره ظهور چگونه است؟
از روایات فهمیده میشود که تعدادی از سپاهیان حضرت مهدی(عج) ایرانی هستند و از آنان با تعبیرهای طرفداران سلمان فارسی، اهل ری، اهل مشرق زمین، اهل خراسان، گنجهای طالقان، یاران درفشهای سیاه، قمیها، سرخرویان، اهل فارس و غیره یاد شده است.
معارف عمیق مهدویت ضامن سلامت و سعادت جامعه و فرد فرد انسانهاست، اعتقاد به بشارتهای پیامبران گذشته و ائمه دین(ع) افراد با انگیزه و پرتوانی را در جامعه میتواند پرورش دهد، باور به حضور امامی ناظر بر اعمال، از جنبه فردی موجب پاک نگاه داشتن روح و پیراستن اعمال از زشتیهاست و از جنبه اجتماعی باعث همدلی مؤمنان و ایستادگی در برابر ظالمان میشود، کارکرد وسیع و عمیق آموزههای مهدوی، جذابیت خاص موضوع را نشان میدهد، به همین دلیل، قشرهای مختلف جامعه پرسشهای بسیاری در این موضوع دارند که لزوم پاسخگویی صحیح به آنها از راهی مطمئن بر کسی پوشیده نیست.
پژوهشکده مهدویت در کتاب «مهدویت، پرسشها و پاسخها» به برخی از شبهات این گونه پاسخ میدهد:
*زمینهسازی ظهور/ شهری که پایگاه یاران امام زمان(عج) است
کشور ایران تا قبل از ظهور، چگونه باید باشد؟
ج:برای آنکه از وضع کشور در هنگام ظهور آگاه باشیم، باید شرایط ظهور امام زمان(عج) را بدانیم. برای ظهور امام زمان(عج) دو شرط اساسی لازم است:
1ـ پذیرش عمومی: یعنی مردم باید به حدی از دانایی برسند که هر چه امام زمان(عج) دستور داد، بدانند آن دستور کاملاً درست است و باید مو به مو آن را اجرا کنند؛ نباید از مسئولیت شانه خالی کنند و اجرای عدالت را فقط در مورد دیگران دوست داشته باشند و وقتی اجرای عدالت به ضرر خود آنان شد، از آن فرار کنند و تن به عدالت ندهند؛ باید به حدی برسند که بفهمند دین، معنویت و ارزشهای انسانی است که انسان را به سعادت میرساند، نه پیشرفت علم و صنعت و تنها امام است که نیازهای واقعی انسان را میداند و میتواند مردم را خوشبخت کند؛ فقط منتظر او باشند و از قدرتهای مادی چشم بپوشند.
2ـ یاران فداکار: علاوه بر قبول مردم که شرط پیروزی و به ثمر رسیدن یک قیام است، یاران فداکار و سختکوش نیز باید در انجام برنامههای امام، شبانهروز تلاش کنند و از هیچ اقدامی برای پیشرفت دستورهای امام کوتاهی نکنند، در خدمت به اسلام و مردم سر از پا نشناسند و کار کردن برای دیگران را با تمام جان و دل قبول کنند و به فکر مقام و رفاه خود نباشند.
در روایات به وجود یاران ایرانی توجه زیادی شده و آمده است که بسیاری از شهرهای ایران محل یاران امام است که در زمان ظهور به یاری امام خواهند پرداخت، مخصوصاً در روایات، شهر مقدس قم، پایگاه یاران امام زمان(عج) معرفی شده است.
با توجه به این دو شرط باید گفت، کشور ما برای ظهور امام زمان(عج) باید به گونهای باشد که همه مردم یا اکثر آنها واقعاً منتظر امام زمان(عج) باشند؛ انتظار واقعی، تنها با گفتار و دعا ایجاد نمیشود؛ منتظر واقعی را از عمل او میتوان شناخت که البته دعا نیز جزئی از عمل است، منتظر واقعی اولًا سعی میکند به امام زمان(عج) معرفت پیدا کند و ثانیاً در طریق طاعت و بندگی خدا قرار گیرد.
تحقق این امر به موارد زیر است: بداند او چگونه امامی است و چه انتظاری دارد، برای این کار کتاب بخواند، در مجالس سخنرانی و غیره شرکت کند، سعی کند برای سلامتی امام همیشه دعا کند، برای او صدقه بدهد و اعمال مستحبی انجام دهد، پای بند مسائل دینی و واجبات و محرمات باشد، آنها را به دقت بیاموزد و عمل کند، واقعاً عدالت خواه باشد و راضی نباشد حق کسی ضایع شود، هر چند به ضرر خود او باشد. مطیع نایب امام زمان (ولیفقیه) باشد و در زمان غیبت امام، دستورهای او را مانند دستورهای خود امام بداند، از گناه، زشتی و ظلم کاملاً بپرهیزد و در کمک به مردم و جلب رضایت آنان بکوشد و وظایف دینی و اخلاقی خود را به طور کامل عمل کند.
هر قدر تعداد چنین افرادی در ایران و جهان زیاد شود، میتوان گفت به ظهور نزدیکتر میشویم و زمینه آمدن امام زمان فراهمتر میشود، البته باید توجه داشت که در کنار کوششهای افراد صالح، عدهای افراد فاسد نیز گناه و تباهی را به حد اعلای آن میرسانند و سعی میکنند در جامعه هر چه بیشتر گناه و بیعدالتی را ترویج دهند؛ اما با تلاش منتظران، وجود چنین افرادی مانع ظهور نمیشود؛ اینها گرد و غباری هستند که با آمدن باران رحمت الهی از صحنه اجتماع زدوده میشوند، به شرط اینکه منتظران واقعی با امر به معروف و نهی از منکر بستر را برای ظهور حضرت فراهم آورند تا با اصلاح امور و اصلاح افراد جامعه شرایط ظهور تحقق یابد.
*مردی از قم
روایتی که میفرماید: مردی از قم مردم را به سوی خدا دعوت میکند، نسبت به چه کسی است؟
ج:در روایتی امام موسیبن جعفر(ع) میفرماید: شخصی از اهل قم مردم را به حق میخواند و در اطراف او کسانی جمع میشوند که چونان قطعههای آهن مقاوماند، از جنگ خسته نمیشوند و نمیترسند و هیچ باد سرکش تندی آنها را تکان نمیدهد و به خدا توکل میکنند و عاقبت از آن متقین است.
با توجه داشت که تعیین فرد خاصی برای این روایت، احتیاج به دلایل محکمی دارد و به سادگی نمیتوان روایات را بر افراد و مصادیق خاص تطبیق کرد، اما به هر حال ممکن است انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی(ره) مورد روایت باشد، البته برخی، مصداق این روایت را امام خمینی(ره) میدانند و در این باره مطالبی نقل کردهاند.
*دوره ظهور
حضور ایرانیان در دوره ظهور چگونه است؟
ج: از روایات فهمیده میشود که تعدادی از سپاهیان حضرت مهدی(عج) ایرانی هستند و از آنان با تعبیرهای طرفداران سلمان فارسی، اهل ری، اهل مشرق زمین، اهل خراسان، گنجهای طالقان، یاران درفشهای سیاه، قمیها، سرخرویان، اهل فارس و غیره یاد شده است.
امام باقر(ع) در این باره میفرماید: «نیروهایی با پرچمهای سیاه که از خراسان قیام کردهاند در کوفه فرود میآیند و هنگامی که حضرت مهدی در شهر مکه ظهور میکند با آن حضرت بیعت میکنند» و نیز فرمودند: «یاران حضرت قائم(عج) 313 نفرند و از فرزندان عجماند».
فرق بین علایم و شرایط ظهور چیست؟
یکی از آسیبهای جدی مباحث مهدویت، تطبیق است. تطبیق علایم ظهور بر حوادث، وقایع و ادعا کردن تحقق علایم به صورت قطعی، نه تنها قابل پذیرش و دفاع نیست، بلکه تولید آسیب میکند.
معارف عمیق مهدویت ضامن سلامت و سعادت جامعه و فرد فرد انسانهاست، اعتقاد به بشارتهای پیامبران گذشته و ائمه دین(ع) افراد با انگیزه و پرتوانی را در جامعه میتواند پرورش دهد، باور به حضور امامی ناظر بر اعمال، از جنبه فردی موجب پاک نگاه داشتن روح و پیراستن اعمال از زشتیهاست و از جنبه اجتماعی باعث همدلی مؤمنان و ایستادگی در برابر ظالمان میشود، کارکرد وسیع و عمیق آموزههای مهدوی، جذابیت خاص موضوع را نشان میدهد، به همین دلیل، قشرهای مختلف جامعه پرسشهای بسیاری در این موضوع دارند که لزوم پاسخگویی صحیح به آنها از راهی مطمئن بر کسی پوشیده نیست.
پژوهشکده مهدویت در کتاب "مهدویت، پرسشها و پاسخها" به برخی از شبهات اینگونه پاسخ میدهد:
علایم ظهور چیست؟
علائم ظهور، نشانههایی است که قبل از ظهور امام زمان(عج) به وقوع میپیوندد و از نزدیک شدن و حتمی بودن ظهور خبر میدهد و مایه امید مؤمنان و ترس و وحشت کافران میشود.
فرق بین علایم و شرایط ظهور چیست؟
شرایط ظهور وابستگی تام و تمام به ظهور امام مهدی(عج) دارد، ولی علائم ظهور فقط نشانه و اعلام نزدیک بودن ظهور است، برای ظهور امام باید شرایط جمع باشد، اما در علایم چنین مسئلهای لازم نیست، برای مثال یکی از شریط تحقق نماز، دخول وقت است تا وقت نماز نشود، نمیشود نماز خواند، همچنین یکی از نشانههای وقت نماز، اذانی است که از رادیو پخش میشود، لذا نماز خواندن متوقف بر پخش اذان نیست، بلکه صدای اذان نشانه داخل شدن وقت است، بنابراین ممکن است اذان گفته نشود ولی وقت داخل شده باشد و میتوان نماز خواند.
ثانیاً برای امر ظهور باید همه شرایط جمع باشد، برخلاف علایم که ظهور متوقف بر پدیدار شدن همه علائم و حضور همه نیست؛ مثلاً برای خواندن نماز باید همه شرایط از قبیل وقت، قبله، طهارت و ... با هم وجود داشته باشد.
ثالثاً ما نسبت به شرایط ظهور مکلف هستیم و باید زمینههای تحقق آن را مهیا سازیم، ولی نسبت به ظهور علایم و ایجاد آنها وظیفه نداریم.
آیا علائم ظهور بداءپذیر است؟
روایات، علائم ظهور را به دو قسم حتمی و غیرحتمی تقسیم کردهاند، بنابراین بداء در علایم غیرحتمی واقع میشود، اما در علایم حتمی نظرات مختلف است:
1. علایم حتمی بداپذیر نیست:
شیخ طوسی و برخی دیگر معتقدند علایم حتمی مورد بداء و تجدید نظر الهی واقع نمیشوند؛ زیرا در روایات به حتمی تصریح دارد و براساس فهم عرفی رخ دادن آن قطعی است؛ علاوه بر آن که اگر این علایم همه بداء بپذیرد، برخلاف ظواهر است و نتیجه این سخنان لغو بودن تقسیمبندی به حتمی و غیرحتمی است.
2. علایم حتمی بداءپذیر است:
مرحوم نوری و برخی دیگر معتقدند در علایم حتمی نیز بداء حاصل میشود؛ زیرا محتوم در روایات به معنای تغییرناپذیری نیست، بلکه چه بسا مراد مرتبهای است از تأکید که در آن منافاتی با تغییر در مرحلهای از انجام وجود آن ندارد؛ ضمن آنکه اگر قائل به بداء نباشیم، مقصود این است که دست خدا در این باره بسته شده باشد و همچنین روایاتی که احتمال ظهور را همیشه و یا ناگهانی بیان میکند، مشخص میکند که احتمال بداء در این علایم وجود دارد.
البته برخی هم قائل به تفصیل هستند و بداء را در اصل علایم حتمی قائل نیستند، اما در کیفیت آن قائل هستند؛ مثلاً میگویند سفیانی محتوم است و حتماً میآید، اما شاید کیفیتش بداء بپذیرد و تغییر کند.
کدام یک از نشانههای ظهور واقع شده است؟
یکی از آسیبهای جدی مباحث مهدویت، تطبیق است؛ لذا تطبیق علائم ظهور بر حوادث و وقایع و ادعا کردن تحقق علائم به صورت قطعی، نه تنها قابل پذیرش و دفاع نیست، بلکه تولید آسیب نیز میکند.
چندی پیش شخصی ادعا کرد که از علائم ظهور فقط 5 نشانه که حتمی هستند باقی مانده است که موجب نارضایتی و نگرانی فراوان شد تا جایی که برخی به تأمل، نقدی بر آن نوشتند.
بنابراین این سؤال با توجه به تطبیق، قابلیت پاسخ صریح و روشن ندارد؛ زیرا هیچ عالمی علم ندارد که این حادثه واقعاً همان علامت ظهور باشد، مثل روایت کشته شدن عبدالله که برخی آن را به پادشاه فعلی عربستان تطبیق دادهاند و تطبیق آن هیچگاه صحیح نیست. مثلا علامه مجلسی در ذیل روایتی مینویسد: این روایت که متن آن تغییر یافته و اشتباه دارد، سند آن به بدترین خلق خدا یعنی عمربن سعد میرسد، من آن را ذکر کردم تا دانسته شود همه حضرت مهدی(عج) را قبول دارند.
ضمن آنکه برخی از علامتها نشانه برای فرج و گشایش مؤمنان و یا خبر از یک اتفاق و واقعه است و ربطی به ظهور حضرت ندارد؛ مانند وقوع گرمای شدید یا روایات رایات سود که به بنی عباس اشاره دارد.